شفافیت؛ شاخصه اصلی حکمرانی اسلامی
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۶۰۵۱۳
ایسنا/قم استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه، گفت: شاخصه بعدی که برای حکمرانی خوب نهادهای بینالمللی تعریف کردند شفافیت است. همه جریان اطلاعات، رفتارها و مسئولیتها شفاف و در دید مردم باشد. مردم بدانند چه تصمیمهایی در کشور گرفته میشود، مخصوصاً با وجود دنیای رسانه و مجازی، همه چیز شفاف میشود.
حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه در دومین نشست از یازدهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «الگوی حکمرانی اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی» که به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر امروز ۲۰ آبانماه، به صورت حضوری و مجازی در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: یکی از ویژگیهای این حکمرانی این است که دولت به یک شورای سه نفره تبدیل میشود که دولت هم عضو آن هست. دو عضو دیگر هم به نام بخش خصوصی و جامعه مدنی داردکه باید پاسخگو باشند. ظاهر آن خیلی دموکراتیک و مردمسالارانه هست. ما هم در جمهوری اسلامی میگوییم که دولت باید در قبال وظایف خود پاسخگو باشد.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه بیان کرد: مشکل این است که همۀ حوزه پاسخگویی این نوع دولت در عرصه مسائل توسعه، اقتصاد و مسائل مادی هست. در حوزه معنویت اصلاً پاسخگویی مطرح نیست، این پاسخگویی با بهشت و جهنم انسان کاری ندارد. آیا ما در جمهوری اسلامی میتوانیم این شاخصه را به این شکل قبول کنیم.
وی افزود: شاخصه بعدی که برای حکمرانی خوب نهادهای بینالمللی تعریف کردند شفافیت است. همه جریان اطلاعات، رفتارها و مسئولیتها شفاف و در دید مردم باشد. مردم بدانند چه تصمیمهایی در کشور گرفته میشود، مخصوصاً با وجود دنیای رسانه و مجازی، همه چیز شفاف میشود. این هم ظاهر زیبایی دارد، اما شفافیت در نظام دانایی آنها؛ در نظامی که سکولار و در جنگ با خدا هست، نظامی که دین، اخلاق و معنویت را حذف میکند، چه معنا دارد.
مهاجرنیا گفت: معنای شفافیت آنها سند ۲۰۳۰ است. یکی از بندهای این سند که ما به آن حساس بودیم این است که میگویند باید در مدرسه به بچههای ابتدایی و کودکستان همه چیز حتی مسائل جنسی را یاد بدهید، یعنی اخلاق و معنویت را کنار بگذارید. این شفافسازی به چه درد ما میخورد؟ با این نسخه نتنها شفا پیدا نمیکنیم و به توسعه نمیرسیم بلکه عقبگرد میکنیم.
مهاجرنیا با اشاره به اینکه شاخصه بعدی را حاکمیت قانون دانستهاند، گفت: در مملکت باید معیار و ملاک رفتارها، گفتارها، کردارها، تصمیمگیریها و همه چیز قانون باشد. ظاهر آن این است و ما همین را میگوییم. اما قانون آنها قانون بیطرفانه و خنثی است. یعنی قانونی که بین اخلاق و غیر اخلاق فرق نگذارد، بین دین و معنویت و دنیا و مادیات و شهوات و کفر و شرک و نفاق تفاوت قائل نشود. قانونی که میگوید همه ما شهروند هستیم و آزاد هستیم که هر کاری دلمان میخواهد انجام دهیم.
مؤلف کتاب آیندهپژوهی انقلاب اسلامی افزود: مورد بعدی که مطرح کرده اند مبارزه با فساد آن هم طبق قانون است. این هم از آموزههای دینی ماست، هم در قانون اساسی و در بسیاری از قوانین ما این مبارزه با فساد آمده است. اما مبارزه با فسادی آنها یعنی طبق همان قانون سکولار. قانونی که دین و غیر دین برای آن فرق نمیکند. ولی مبارزه فساد ما یعنی فسادی که آموزههای دینی و قرآن به ما میگوید.
وی افزود: حقوق شهروندی یکی دیگر از شاخصههای حکمرانی مطلوب است. حقوق شهروندان آنها یعنی حقوقی که سکولار است. حقوقی که خنثی، ضد فطرت، ضد اخلاق، ضد دین وضد آزادی هست. حقوق شهروندی آنها یعنی آزادی همجنسبازی؛ شاخصه بعدی این حکمرانی را اثربخشی و کارآیی دانست و گفت: میگویند این حکمرانی کارآمد است و رشد و ترقی ایجاد میکند. اما دقیقاً این هم در همان نظام دانایی هست که به نفی خدا رأی دادند. در این نظام، کارآیی و اثربخشی یعنی چه؟
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: نکته بعدی بالا بردن مشارکت عمومی مردم است. در این حکمرانی میگویند ما حکومت را مردمی کردیم و این باعث میشود که مشارکت بالا میرود. ظاهر آن درست هست. چون در یک نظام مردم سالار و دموکراتیک باید نقش مشارکت بالا برود. ولی الان در کشورهای غربی از آمریکا و انگلیس و فرانسه و اینهایی که این ایده را دادهاند مردم چقدر نقش دارند؟ طبق گزارشهای مختلف و آماری که گرفتند به لحاظ آگاهی و بینش و حضور در صحنه، هیچ کدام از این کشورها با ایران قابل مقایسه نیستند.
پارادایم حکمرانی غرب با مبانی توحیدی ما همخوانی ندارد
وی افزود: آخرین نکته و شاخصهای که برای حکمرانی خوب مطرح کردند اجماع ملی هست. میگویند ما اگر به سمت حکمرانی خوب برویم به نوعی یک اجماع ایجاد میشود یعنی همه این سیستم را میپذیرند. اما اولاً این طور نیست؛ یعنی در هیچ کدام از این کشورها که پیاده کردند تجربه نشان نداده است که چنین اتفاقی افتاده باشد. حالا فرض کنیم هم که انجام شده باشد. آیا این درست است که مردم را از اخلاق و معنویت و دین و فطرت خالی کنیم و بعد بگوییم برای پیشرفت، اجماع ملی داشته باشیم؟
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: خلاصه این شد شاخصههایی که برای حکمرانی در دنیا مطرح کردهاند که اجمالاً ظاهر آنها خوب هست و جنبههای مثبت هم دارند، اما اینها در نظام فکری و در گفتمان و پارادایم فکری غرب قرار دارند و با ادبیات ما، نظام فکری و مبانی توحیدی و اخلاقی و فطری ما همخوانی ندارند.
وی سپس با طرح این سوال که آیا حکمرانی خوب که در آن نظام سکولار غربی و بی دین تولید شده است را میشود اسلامی یا بومی کرد؟ گفت: شما چطور میتوانید در یک نظام اسلامی و حکمرانی دینی که مبتنی بر ولایتفقیه و احکام خدا هست، برای آن حکمرانی که مبنایش سکولار و بیدینی هست، مشروعیت درست کنید؟ هر نظامی منشأ و پایگاه مشروعیت و مقبولیتی دارد. شما وقتی نمیتوانید آن را اسلامی کنید چگونه میخواهید برای آن مشروعیت دینی درست کنید.
مهاجرنیا افزود: وقتی یک تفکری در دنیا مطرح میشود نباید به راحتی برویم و مثل یک گل آن را بگیریم و بو کنیم. متأسفانه در کشور ما این کار درحال انجام است. این که ما اولویت را به این بحث دادیم، واقعاً این یک مشکل جدی هست که الان وجود دارد. خیلی راحت دربارۀ حکمرانی خوب همایش میگذاریم «حکمرانی اسلامی» هم نمیگوییم، یعنی دقیقاً چیزی که ما هنوز اطلاعات پشت صحنه آن را نداریم، ولی راحت میخواهیم از آن استفاده کنیم.
وی بیان کرد: حکمرانی خوب با این ویژگیها و شاخصههایی که عرض کردم در جهانبینی مادی شکل گرفته است. همه مبنای آن رسیدن به توسعه است. توسعه آنها دقیقاً ابعاد و زوایای مادی دارد و بر مدار ثروت و سرمایه جامعه است. در این توسعه معنویت، اخلاق، دین، خدا و پیامبر هیچ جایی ندارد. اصلاً حکمرانی خوب مشکل و مسئله آنها هست، الان مسئله و دغدغه ما حکمرانی نیست، ولی عدهای به صورت ناخودآگاه این را دارند به مسئله ما تبدیل میکنند و درحال تولید ادبیات برای آن هستند.
رعایت زیرساختهای انقلاب اسلامی در حکمرانی، ایران را به یک کشور برجسته تبدیل میکند
استاد حوزه و دانشگاه گفت: نکته بعدی تجربۀ حکمرانی خوبی هست که در دنیا اتفاق افتاده است. بدون استثناء همه کشورهایی که این را عمل کردند همه سکولار شدند. این اولین چیزی که ما با آن نمیتوانیم کنار بیاییم. بسیاری از اینها اصلاً در مسائل مادی هم موفق نشدند. در کشورهای اروپایی یک بخشی از آنها پیشرفت کرده است خیلی از کشورها که همین نسخه را عمل کردند پیشرفت هم نکردند؛ لذا به لحاظ تجربی هم این حکمرانی خوب، موفقیت صد درصدی به دنبال نداشته است.
مهاجرنیا در ادامه گفت: بحث اول این حکمرانی اقتصادی بود، ولی بعد برای تحقیر دولتها وارد حوزه سیاسیت شدند. اینها میخواستند دولت را کوچک و تحقیر کنند. هر جایی دولت آن ضعیف باشد عملاً وابسته و زیر سلطه رفته است، چون دولت نمیتواند از منافع ملی دفاع کند و توسعه ایجاد کند لذا مجبور هست وابستگی را بیشتر کند.
وی بیان کرد: به لحاظ سیاسی در همین مسائل اخیر غزه میبینید که آزادهترین کشور دنیا که راحت این جنایات را محکوم میکند و میگوید ما با ظلم، با تبیعض، با آپارتاید، با نسلکشی، با کشتار مردم بیپناه مخالف هستیم و رسماً آمریکا راشریک جرم جنایت صهیونیستها میداند، جمهوری اسلامی است، چون نظام دانایی و مبنای انقلاب اسلامی این را به ما میگوید.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در پایان با تبیین مبانی خداشناسی و انسانشناختی حکمرانی خوب نهادهای بینالمللی گفت: مبانی این حکمرانی با نظام دانایی و گفتمان فکری و اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی مطابقت ندارد و نباید در دام آن گرفتار شویم و انصافاً با همه کاستیهایی که داریم اگر ما مبتنی بر مبانی و افکار و زیرساختهای انقلاب اسلامی حرکت کنیم، یک کشور برجسته خواهیم شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: انقلاب اسلامی قانون اساسی حکمرانی استانی اجتماعی استانی سیاسی استانی اقتصادی استانی ورزشی استاد حوزه و دانشگاه برای حکمرانی انقلاب اسلامی نظام دانایی حکمرانی خوب شاخصه بعدی شاخصه ها ظاهر آن برای آن همه چیز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۶۰۵۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تظاهرات در دانشگاههای آمریکا به چه معناست؟
فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسنها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری میکند. در حقیقت، آنها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سوهای جدیدی را نوید میدهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیتهای تازهای را نیز داشت.
به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید میبیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانههای سختی را تجریبه میکند و هیچ بعید نیست که در سالهای آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.
در این رابطه، برخی اندیشکدههای معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین میرود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
با این همه، به طور خاص میتوان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.
۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربیشاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرتهای غربی با لغات بازی میکنند و ملتهایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود میکنند.
با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزایهای غربیها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزشهای متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملتهای جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استانداردهای دوگانه قدرتهای غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرتهای غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیستها در جنگ غزه به پا میخیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و میشود، میگویند.
موضوعی که حقیقتا ضربهای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعارهای دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.
۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربیهژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی دست به هر اقدامی میزنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظامهای حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیتها دقیقا همان چیزیهایی هستند که این نظامهای حکمرانی مطرح میکنند.
در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روندها و رویههای متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استانداردهای دوگانه جهان غرب و هم متنوعتر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیتها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیتهای تازهای رونمایی کرده است.
۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربیدر سالهای اخیر نظامهای حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بیمنطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطبهای قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانهای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قارهای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.
در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانهای به مصاف رقبای بین المللی خود میرود، گواهی روشن بر تضعیف اهرمهای میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیتهای جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش میگذارد.